بررسی کاربرد همزمان دو کفشدوزک ماده Hippodamia variegata و دو ماده بالغ پشه شتهخوار Aphidoletes aphidimyza در محیط مایکروکازم برای کنترل شته جالیز Aphis gossypii بر روی گیاه خیار
عنوان دوره: بیست و یکمین کنگره گیاه پزشکی ایران
نویسندگان
چکیده
شکارگری یکی از فاکتورهای کلیدی در تعیین الگوهای طبیعی است. استفاده از شکارگرها نشان دادهاست که آنها تاثیرات مهمی روی ویژگیهای شکار و جمعیت دارد. شکار معمولا توسط چندین شکارگر مصرف میشود. وقتی چندین شکارگر بر سر یک منبع غذایی رقابت می-کنند واکنشهایی مانند شکارگری درون رستهای IGP و یا مشابه آن اتفاق میافتد. تاثیر همزمان چند شکارگر روی شکار یکی از اجزای دینامیسم جمعیت است. شکار توسط چند شکارچی به طور همزمان ممکن است بیشتر یا کمتر از میزان پیش بینی شده هر گونه به طور جداگانه باشد.
در این راستا ترکیب دو عدد از کفشدوزک ماده بالغ H. variegata و دو عدد ماده بالغ پشه شتهخوار A. aphidimyza در تراکم30 شته ماده بالغ Aphis gossypii در محیط نیمه بسته (مایکروکازم) رهاسازی شدند و تجزیه دادهها یکبار توسط روش سلوک و در مرحله بعد توسط روش رزنهیم انجام شد. در حضور دو پشه میزان تاثیر اضافه کردن دو کفشدوزک معادل 67/0- بود نشان دهنده ان است که اضافه کردن شکارگر بالاتر سبب کاهش مصرف شکار میشود زیرا شکارگر حد واسط (پشه شتهخوار) در نبود کفشدوزک بیشتر تغذیه می کند. ولی در حضور دو کفشدوزک اضافه کردن دو پشه عدد 512/0- حاصل شد که نشان دهنده این است که اضافه کردن این شکارگر به ترکیب سبب کاهش استفاده از شکار می شود. روش رزنهیم نمایانگر یک روند کاهشی است در حالی که نتایج حاصل از تجزیه آماری توسط روش سلوک نشان دهنده اثر افزایشی است. در این ترکیب نتایج حاصل از دو روش با یکدیگر همخوانی نداشت میزان نسبی مصرف شکار برای هر یک از شکارگرها به طور جداگانه محاسبه شد که این میزان برای پشه شته خوار در تراکم دو معادل 1/2- بود و برای کفشدوزک در تراکم دو معادل 4/1- بود.
در این راستا ترکیب دو عدد از کفشدوزک ماده بالغ H. variegata و دو عدد ماده بالغ پشه شتهخوار A. aphidimyza در تراکم30 شته ماده بالغ Aphis gossypii در محیط نیمه بسته (مایکروکازم) رهاسازی شدند و تجزیه دادهها یکبار توسط روش سلوک و در مرحله بعد توسط روش رزنهیم انجام شد. در حضور دو پشه میزان تاثیر اضافه کردن دو کفشدوزک معادل 67/0- بود نشان دهنده ان است که اضافه کردن شکارگر بالاتر سبب کاهش مصرف شکار میشود زیرا شکارگر حد واسط (پشه شتهخوار) در نبود کفشدوزک بیشتر تغذیه می کند. ولی در حضور دو کفشدوزک اضافه کردن دو پشه عدد 512/0- حاصل شد که نشان دهنده این است که اضافه کردن این شکارگر به ترکیب سبب کاهش استفاده از شکار می شود. روش رزنهیم نمایانگر یک روند کاهشی است در حالی که نتایج حاصل از تجزیه آماری توسط روش سلوک نشان دهنده اثر افزایشی است. در این ترکیب نتایج حاصل از دو روش با یکدیگر همخوانی نداشت میزان نسبی مصرف شکار برای هر یک از شکارگرها به طور جداگانه محاسبه شد که این میزان برای پشه شته خوار در تراکم دو معادل 1/2- بود و برای کفشدوزک در تراکم دو معادل 4/1- بود.
کلیدواژه ها