مقایسه چند روش مختلف تست تشکیل بیوفیلم جهت تشخیص جدایههای باکتری با قدرت تشکیل بیوفیلم بالا
عنوان دوره: بیست و دومین کنگره گیاهپزشکی ایران
نویسندگان
چکیده
امروزه به منظور کاهش خسارات ناشی ازآفتکشهای شیمیایی استفاده از آفتکشهای بیولوژیک توسعه یافته است. بهبود هرچه بیشتر کارآیی آفتکشهای بیولوژیک منوط به تحقیقات گسترده بر روی مکانیسمهای بیوکنترلی میکروارگانیسمهای به کار رفته در آنها میباشد. یکی از فاکتورهای مهم که تاثیر زیادی در عملکرد و کارآیی عوامل بیوکنترل باکتریایی دارد، قابلیت تشکیل بیوفیلم توسط آنها است. جمعیتهایی متشکل از یک گونه یا گونههای متنوع باکتری به صورت چسبیده به یکدیگر و یا به سطح زنده و غیر زنده در زمینه-ای از پلیساکاریدهای خارج سلولی بیوفیلم نامیده میشوند. تشکیل بیوفیلم بازده کلونیزاسیون و نیز غلظت موضعی آنتیبیوتیکهای اطراف ریشهها را افزایش میدهد. در این مطالعه به منظور مقایسه چند روش مختلف بررسی تشکیل بیوفیلم، ابتدا از ناحیه ریزوسفر گیاهان مختلف زراعی و غیرزارعی از نواحی مختلف استانهای آذربایجان شرقی و غربی نمونهبرداری شده و با روش سری رقت ۲۱۴ جدایه باکتری جداسازی شد. توانایی تشکیل بیوفیلم در هریک از جدایهها با استفاده از روش رنگآمیزی با کریستال ویوله و روش تشکیل غشاء نازک (pellicle formation method) در سه محیط کشت مختلف LBMG، MSNg و MSNgp مورد ارزیابی قرار گرفت. در روش رنگآمیزی با کریستال ویوله جدایههایی با توانایی تشکیل بیوفیلم بالا در دیواره چاهک بیوفیلم تشکیل میدهند و رنگ کریستال ویوله را به خود میگیرند که بعدا میتوان آنرا با حل کردن در محلول اسید اسیتیک ارزیابی کرد. در این روش از ۲۱۴ جدایه، ۵۱ جدایه توانایی تشکیل بیوفیلم بالایی نشان دادند و سایر جدایهها یا قدرت تشکیل بیوفیلم پایینی داشتند و یا قادر به تشکیل آن نبودند. در روش تشکیل غشاء نازک در سه محیط کشت مختلف، عملکرد جدایهها نشان دهنده آن بود که در محیط کشت LBMG، منگنز و گلیسرول به عنوان سیگنالی جهت فعال شدن مسیر تشکیل بیوفیلم عمل میکنند و هدف از اضافه کردن پکتین نیز به محیط کشت حداقل MSNg، بررسی نقش پکتین به عنوان یکی از فراوانترین پلیساکاریدها در گیاهان در القای تشکیل بیوفیلم بوده است. نتایج به دست آمده نشان داد که جدایههایی با قدرت تشکیل بیوفیلم بالا در روش رنگآمیزی با کریستال ویوله از توانایی تشکیل غشاء نازک خوبی نیز در دو محیط کشت حداقل MSNg و MSNgp برخوردار بوده و قادر به تشکیل غشاءهای بسیار قوی در حضور پلیساکارید پکتین در محیط کشت MSNgp بودند، اما بیشتر جدایهها عملکردشان در محیط کشت غنی LBMG با دو محیط کشت دیگر و همچنین با روش رنگآمیزی با کریستال ویوله مطابقت چندانی نشان نداد. نتایج به دست آمده بطور کلی بیانگر آن میباشد که روش رنگآمیزی با کریستال ویوله همراه با توانایی تشکیل غشاء نازک در دو محیط کشت MSNg و MSNgp روشی قابل اطمینان برای تشخیص جدایههایی با توانایی تشکیل بیوفیلم قوی میباشد.
کلیدواژه ها